شیرین شیرینم

به نام خالق زیبایی ها

٩٢/٧/٢١           یک سال وسیزده روزگی تنهاعشقمون

مامانی الان که دارم این پست روبرات میذارم دقیقابالای سرتوکه عین فرشته هاخوابیدی نشستم ودارم مینویسم.

اول از شیرین کاریات که عاشقشونم میگم…:جدیدایادگرفتی وقتی میگیم سارینالالاکن خیلی بانمک سرت رومیذاری روبالست یااگه توبغل یکیمون باشی سرتومیذاری روسینمون ومنم کلی ذوق میکنم که حرفمونوگوش میدی.

دوم اینکه خیلی محترمانه توچشمامون نگاه میکنی ووقتی درازکشیدیم میشینی روکله یاشکممونوبشین پاشومیری یاحتی وقتی نشستیم روپاهامون این حرکتومیکنی.

سوم نی نای کردنت که کلی پیشرفت کرده حتی گاهی اوقات یه قرکوچیکم لابه لاش میدی,باهرآهنگی هم سازگاریه کامل داری.

تازه کله زدنم ازعمه مینایادگرفتی,تامیگیم کله بزن خیلی آروم کلتومیاری جلوومیزنی به کلمون.

ازحرف زدنای نصفه نیمت بگم یابهتر بگم دایره ی لغاتت…؛به سلام میگی:سله له وگاهی مدام تکرارمیکنی؛باباروخیلی خوب ادامیکنی طوری که هرکی درمیزنه فوری خیلی ناز میگی بابابابا,مامانی میدونم خیلی بابایی رودوست داری ولی دیگه اینقدرمنوآتیشی نکن یه لقمه ی چپت میکنم خیالم راحت شه ها.؛گاهی دایی روخوب ادامیکنی وگاهی به همون دادابسنده میکنی,والبته اینم بگم توهنرنه گفتن اوستایی وهرسوالی که ازت میپرسیم قاتعانه میگی نه!'؟!!!واون موقع هست که من شروع میکنم به هام هام خوردنت.,راستش بقیه شودرحال حاضریادم نیست ولی هرموقع یادم اومد برات مینویسم تاوقتی خانم شدی بیای بخونی ولذتشوببری وبه دوستانت هم بگی ولذتشوببرن,هاهاها:-D

فعلابابای تابعد.


تاریخ : 22 مهر 1392 - 09:46 | توسط : مامان سارینا | بازدید : 566 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید



هیچ نظری ثبت نشده است

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام


مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی