dokhtare mahtab

به نام حق

پانزده ماه وبیست روزگی نفسم

 

الهی مادر.دورت بگرده ودردوبلات به جونم,یکی دوهفته ای بودشباخوب نمیخوابیدی وباجیغ ازخواب میپریدی ومن درعجب بودم ازاین کارت ولی وقتی امروزظهربه لثه هات دست کشیدم دیدم یه دونه ازدندونای آسیابت,,سمت چپ,پایین,,داره بهم چشمک میزنه من همراه خوشهالی کلی متعجب شدم,فدای توتموم دردات

تازه این عکسم ازپست قبلی جاموندکه نوشتش هست ولی خودشوآپ نکرد

 

خیلی خانمی عسلم

واینم بگم ب ییم به معنای بریم وب به معنای بله به لیست کلماتی که ادامیکنی اضافه شده

واینکه امشب کلی مهمون داشتیم وشماحسابی بابچه هاعموزنجیر باف وهوهو چی چی بازی کردی ولذت بردی واینکه مثل همیشه باهمه مهربون بودی ومامانی وروسفید کردی

عاشقتم به مولا

ویه چیز دیگه اینکه ازاین به بعدسعی میکنم فقط وفقط عکسای باکیفیت روبرات بذارم.

به قول اگه اشتباه نکنم رزجونی آف تابعد.

به نام یزدان پاک

پانزده ماه وهجده روزگی نبض زندگیمون

 

اول ازهمه این عکس کادوی تولدعلی آقاست که باتاخیرتقدیم میشه

 

بایه دنیا آرزوی قشنگ

ببخش اگه کمه چیزیه که ازدستم براومد

حالابریم سراغ سارینا وببینید

اول مO:-)یره اون پشت محتویات اضافی رومیریزه بیرون,

وبعدنگه میکنه ببینه تغییری حاصل شده یانه

وبعد

ای باباچراهرکاری میکنم کامپیوترروشن نمیشه

,,واسه اینکه مامانی ازدست شیطنت شما که همیشه ناغافل روشنش میکردی ازپریزکشیده,,

وبعدکه صداش میکنم خانم این چه کاریه مگه اونجا جای بازیه میشه این وبه نظرمن میگه

خوب ماماجون میخوام درستش کنم این که کاربدی نیست

,,فدای تو,,

والبته اینجاکه بایه صدای ماشین ازخواب بیدارشدی دوروبرویه دید زدی و دیدی خبری نیست

همونطورنشسته خوابت برد خیلی بانمک بوددلم نیومددوستان نبیننش.

,,***باتوبه رویا میرسم**،،

فعلاتاپست بعدی خدانگهدار

ه نام حق

زنده باد زندگیقهوه باطعم سارینا

ودرنهایت 

تابی نهایت.

 

خلاصه ای ازعشق زندگانیم

بازم سلام دوستان,ممنون از راهنماییهاتو

امااااااااااااااا عرض کردم ازصفحه ی اصلی وبلاگ کوچولوم,آخه,بعضی دوستانی روکه:-* توصفحه مشاهده میکنید,تولیست لینک دوستانی که تومدیریت هست,نیستندوهمچنین بعضی اسم هارو دوتا دارم چون واردنبودم یه بارذخیره ی پیوند کردم ازاون طرفم قبول دوستی وازطرف دیگه هم دستی لینک کردم واسه همین توصفحه ی اصلی دوستان بیشتری تولیستم دیده میشه درصورتی که بعضیاش تکراریه,وحتی ازاینجابعضی هارواصلا بازنمیکنه

واینگونه مشکل ماهنوزپابرجاست.

 

 

اینم کوچولوی ماوقتی شکلات میخوره

ازدست مامانش درمیره که یه وقت لب ولوچه ی خوشمزشوپاک نکنه,

 

توخودت شکلاتی شیطونکم

راستی اینم بهم بگیدچطورپیام دوستی میذارید

بازم ممنون ازهمگی

بای بای تاپست بعدی,بعدابه همتون سرمیزنم,دوستون دارم خیلی زیاد.

اول ازهمه ازهمه ی دوستانی که به مالطف دارن وهمیشه ماروبانظرای خوبشون شادمیکنن تشکربجامیارموازهمین تریبون اعلام میدارم که عاشق همتونم وبی نهایت دوستون دارم.

درخواست کمک دارم ازاونایی که به این پیچ وخمای دنیای مجازی واردن

کوتاه بگم عاغا：؛کیمیدونه چطورمیتونم لیست دوستان توصفحه ی اصلیموویرایش کنم چون هیچ راهی براش پیدانکردم؟'؟!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ممنون میشم جواب بدید.

راستی اینم بگم سارینا دوباره سرما خورده ودوحال حاضرفقط آبریزش بینی داره وامیدوارم درهمین حدبمونه وببشترنسهوناگفته نمونه که منم دیشب گلودرد گرفتم که نشونه خوبی نیست وخبرمیده که منم مریض شدم.

خوب دیگه سرتونودردنیارم بای بای تابعد.

البته اگه بادقت مشاهده کنیدآثاری ازشیطنت خانمی هم میبینید
فدات بشه مامانی,کیک وازبابایی گرفتی تابرسونی به مامانی شداین البته خیلی خراب نشده,به هرحال باید میل میشدتوسط شما وما که شدمیبوسمتتتتتتتت هزارتا.

عسلم,همه ی امیدم,نفسم چه زودگذشت این همه ایام باتوبودن,ازبس بهمون خوش گذشت نفهمیدیم چطورشدی پانزده ماهه,(خخخخخ)
فرداصبح بایدببرمت بهداشت ببینیم اوضاع واحوالات وزن وقدت چطوری؟!!؟
راستی این عکسویکی دوهفته پیش گرفتم,بهت گفتم مامانی الوکن,توهم خوب الوکردی دیگه البته یه مدل جدید!…!…!خیلی خوب موبایل ودستت میگیریوصحبت میکنی,منتهااین دفعه دلت خواست اینطووی الوکنی
فعلابریم لالاآخه کلی بهونه میگیریوکشتی منوانقدبالاسرم نق زدی ولی همه جوره فدات میشم,توسرمامان غرنزنی کی بزنه بابای!…

به نام یکتاخالق هستی

چهارروزمانده به پانزده ماهگی

 

سلام به روی ماه دخترک زیبای من,امسال دومین یلدایی بودکه خداشماروبه ماهدیه داده بودوماهرلحظه ی اونوناب کردیم

 

اولش که هندوانه رواوردم داشتی باهاش بازی میکردیوروشکمش بپربپرمیکردی وبهدشم که سعی میکردی بلندش کنی پهلوون پنبه ی من

 فدای اون دستای کوچولوونانازت بشه مامان نباتم وهمچنین بگم اونشب کلی بامادرجون وپدرجون که تصمیم گرفته بودن شب یلدای مارومنورکنن بازی کردی ووقتی که شب به پایان رسیدورفتن شماهم بدون دردسرشیرتوخوردی وخوابیدی چون خیلی خسته بودی.

()البته همیشه یه کم اذیت کردن فراموشت نمیشه)

حالابگم ازاشتهات که شکرخدابهترشده,البته هرازگاهی یه مانوربی اشتهایی میای که موقتیه

به نام حضرت دوست که هرچه دارم ازاوست

هشت روزمانده به شانزده ماهگی تمام من

دخملکم خیلی دوووووسسسسستتتت دااااارررررمممممم آخه بهترین هدیه شب یلداروبهمون دادی,اگه گفتی چی؟!!! دیشب بعدقطره آهن ومسواک بعدش یه مرواریدکوچولوازتودهنت بهم چشمک زدکه کلی من وبابای روخوشهال کرد ,وتازه بعداز اون مغز تخمه خوردنت منوشرمنده کردخیلی بامزه میشکوندی وکم کم میخوردی,فدای تخمه خوردنت بشم فندقم یه دنیا بوووووووووووووسسسسسسسسس برات میذارم که بدونی خیلی خیلی دوست دارم. راستی قبل این کلی نوشتم تااومدم عکس بذارم همش پریدمنم کلی ناراحت شدم ولی میگن کارراکه کرد,آنکه تمام کرد. فدای توبای تابعد.