آخرین عکس

آخرین عکس

اینم ازعکسای سیزده بدر
دوستای خوبم نیازنیست واسه تک تک پستا نظربزارید,توهمین آخری نظربزارید,چون میخواستم همروتویه پست بزارم ولی نتونستم یه خورده اذیت شدم که مهم نیست.
بگم ازاحوالات ساریناکه بعدازبرگشت ازمسافرت ویه استراحت یه روزه یه سفرسه روزه هم به مازندران خونه عموش داشتیم که متاسفانه سارینا به شدت سرماخوردوچهارشب تب شدیدداشت که ماهمون روزدوم مریضیش برگشتیم خونه وبردیمش دکترودارووش بزنده داری وپایین اوردن تب به سختی,,,خلاصه مازندران بااینکه خوب پزیرایی شدیم وهوازیادم بدنبود این مشکلات پیش اومدوزیادخوش نگذشت,راستی به خاطرمسافرت وفراهم نشدن موقعیت ومریضی ومصرف آنتی بیوتیک واکسن هجده ماهگی سارینابه تعویق افتادتاشنبه آینده,خداکنه دوباره تب نکنه که دیگه طاقتشوندارم,دعاکنید.
خوب دوست جونابای تاپست بعدی بادایرت المعارف سارینا.
تاریخ : 26 فروردین 1393 - 00:15 | توسط : مامان سارینا | بازدید : 2475 | موضوع : فتو بلاگ | 23 نظر

ادامه پست قبلی


تاریخ : 25 فروردین 1393 - 23:39 | توسط : مامان سارینا | بازدید : 853 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

ادامه پست قبلی

 


تاریخ : 25 فروردین 1393 - 22:45 | توسط : مامان سارینا | بازدید : 2128 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

مااومدیم باکلی حرف

به نام یزدان پاک

سلام دوستای خوبم

امیدوارم تااینجای سال همه خوب وخوش بروفق مرادبوده باشه

دماغاتونم چاق باشه,لباتون خندون باشه,چشماتون ازخنده پراشک باشه

یه خورده دیرواسه گزاشتن این پست اقدام کردم به دلایلی که درادامه پست متوجه خواهیدشد

ساریناجونم که خیلی لوس شده آخرین ساعات سال نودودو

سرحال نبودوبهونه گیریمیکردوخلاصه باهمون حال سرسفره هفت سین نشستیم وجزمن بغل کس دیگه ای نمیرفت

به هرحال ازاولتاپنجم عیدکه به دیدوبازدیدگذشت

واماشب روزپنجم اومدیم چمدون جمع کنیم که

سارینارفت توچمدون,عاشق این عکسم

وصبح موقع حرکت

خانمم خواب بودن وفقط وقتی ماشینونگه میداشتیم واسه استراحت وتفریح بیدارمیشدن

اینجام واسه صبحونه نگه داشتیم

بقیه ی عکسها کماکان توضیح دارن


تاریخ : 25 فروردین 1393 - 20:35 | توسط : مامان سارینا | بازدید : 1166 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

سیزده بدر

نمی دانم آرزویت چیست

اما من برای رسیدن به آرزویت

دستانم به آسمان جاری و سبزه دلم را به نیت تو

و آرزوهایت هر چه که هست گره می زنم !

سیزده بدر روز آرزوهایت باد …


تاریخ : 13 فروردین 1393 - 19:44 | توسط : مامان سارینا | بازدید : 1525 | موضوع : وبلاگ | 7 نظر

***سال نومبارک***

سلام دوستای خوبم امیدوارم سالی پرازخیروشادی وسلامتی داشته باشید

بالاخره فرصت شداین پست روبزارم,دیروزکه هرچی سعی کردم نشدعکسارواپلودنمیکرد

بریم سراغ عکسایی که قولشوداده بودیم

دختری هرچی میگفتم این ورنیا پیش داداپوریابمون گوش نمیکردی حالاسرو وضعتو تواین چندروزاین طوری بود

کلی شیطنت وخاک بازی والبته گهگاهی که به چیزای خطرناک دست میزدی وخواهشای ماواسه دست زدن جواب نمیداد

مجبوربودیم دعوات کنیم,که چقدم دعواهای ما تاثیرداشت خخخ

بعدی ردپاهات روموکته,ازنمونه کارهایی که دعواشدی پابرهنه میرفتی اونورهرچی میگفتم دمپایی بپوش,میپوشیدی,ولی بعدش بادمپایی میومدی روموکت,جغله ی من

دیدی کوچولوی شیطونم بعدی روهم.ببین چند تاروتوهم میکس کردم

بعدی

 

این آخرین عکست توسال نود ودوهست ویه روزبعدازتموم شدن بنایی مون ٩٢/١٢/٢٩

 

بازم ازطرف خودم وساریناوبابایی مهربونش این عیدباستانی روبه همه ی هموطنای خوبم بالاخص نی نی پیجیها

وخانواده های خوبشون تبریک میگم وبراتون ازخداکلی آرزوهای خوب طلب میکنم

دوستون دارم خیلی زیاد

حالاباسه روزتاخیردفترسال نود ودورومیبندیم باهمه ی شادیها وگریه هاوخوبیها وبدیهاش ولی ما 

خاطره هامون روهیچوقت نمیبندیم چون باگذشت زمان شیرین میشن برامون

به پایان آمداین دفتر

                  حکایت همچنان باغیست

                                                                      شکرت خدای مهربون وهزاران شکر


تاریخ : 03 فروردین 1393 - 19:15 | توسط : مامان سارینا | بازدید : 1031 | موضوع : وبلاگ | 8 نظر



مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی