عزیزدلم,نبض زندگیم,تمام هستیم,بودونبودم,عشقم امروزسومین روزیه که تب داری که البته کمی بهترشدی ولی تبت کاملا قطع نشده,باهرباری که به پیشونیت دست میزنم ومیبینم هنوز داغی تمام وجودم آتیش میگیره,ازخدابرای تووتمام نی نی های دنیاآرزوی سلامتی میکنم,عزیزترازجونم زودی خوب شوفرداشب که جشن بله برون دایی حمیده حسابی آتیش بسوزون,باشه زیباترینم فدای تو.
این عکستودوسه ساعت پیش ازت گرفتم,تازه ازبیرون اومده بودیم ومیخواستیم شام بخوریم که تاسفره روبازکردم نون وبرداشتی ویه تیکه گذاشتی دهنتوراه افتادی.
فدای تمام شیطنتهات.