دختراحمدآباد
ساریناجونم دراولین گردش پاییزی ازدومین سال زندگی.
باهات قهرم نینی پیج
یک سال وچهارروزگی سارینا
نی نی پیج اصلاباهات قهرم چرااینقدراذیتم میکنی چند روزه هرچی مینویسم وعکس میذارم آپلودنمیکنی وبرمیگردی ازاول دیگه خسته شدم همینجوری وقتم پره تودیگه اذیت نکن توروخدا.
روزتولد
به نام یگانه خالق هستی بخش
٩٢/٧/٩ یک سال وهشت ساعتگی سارینانبض زندگیمون
فدای تنهادخترنازم بشم,امروز روزه خانمم,روزی که توتقویم تاریخیمون علامت خورده ه,ازصبح تاشب شیطنت کردی وهر جایی روکه مامانی تمیزمیکردیه اثرانگشت میزاشتی که بعدا بگی توهم کمک کردی ,ولی قربون اون چشمای خواب آلودوخستت بشم من ازبس شیطنت کردی کم مونده بود مهمونا بیان که شروع به بهانه گیری کردی,آخه نفسم مامانی سرمای بدی خورده بودو باتمام مراعاتی که کرده بودم ولی باز شمامریض شدی وتواین شب زیبایه کم بهونه گیر شدی که البته بادیدن مادر جون وپدرجون()طرف مادر()گل از گلت شکفت وخوشحال شدی خوابم ازسرت پرید,ولی موقع عکس گرفتن به خاطربهونه گرفتن شما وعجله نداجونی واسه کار شوهرش عکسای زیادی نشد بگیریم بایدببینم چیزی ازتوش درمیادواسه وبلاگت بذارم یانه بازم شرمنده میشم.:'(
تالارجشنها
به نام آفریدگاریکتا
٩٢/٧/٨ یک سالگی سارینا,نبض زندگیمون
باورم نمیشه چند ماهه که لحظه شماری میکنم واسه اینکه اسم سارینا روتوتالارجشنها ببینم ولی حالااصلاباورم نمیشه میخوایم یک سالگیش روجشن بگیریم,ازاولین لحظات حضورش
تابه امروز
هوررررراااادوست جوناحتمابیایدتبلدم
دوست جونیا همتون به صرف یه دنیا شادی امشب خونه ی مادعوت هستین خوشحال میشیم محفل ماروباقدمهای گرمتون گرمترکنید.:-D:-P:-D حتما حتما خوش میگذره ها.;-)
ظ
اه خوب چیه میخوام خونه روجاروبشم
دیروزباعمه جونی رفته بودیم خریدیه مقدارم واسه تولدت لوازم تزییناتی خریدیم,ولی ازت یه گله ی کوچیک دارم چون همش بدخلقی کردی وتوکالسکت نموندی همش توبغل من وعمه بودی تازه کالسکه هم دنبال خودمون میکشیدیم.
راستی یه چیز دیگه دیروز کلی مطلب برات نوشتم ازتمام کارهاوشیطنتها وپیشرفتهات ولی یه عکس که میخواستم آپ کنم یه دفعه اشتباهی صفحه روبستم همش پرید کلی ناراحت شدم T_T